تاریخچه اصناف

ابتدای پیدایش اصناف اسلامی به قرن سوم هجری می‌رسد که دوره شکوفائی تمدن اسلامی و رونق تجارت و شهرنشینی بود. در این سده بود که تشکل افزارمندان و صنعتگران بر اساس حرفه‌ها و پیشه‌ها بوجود آمد، رشد و توسعه کامل شهرها در دو قرن پنجم و ششم هجری، فعالیتهای اصناف را توسعه فراوان بخشید.

 

آنچه امروز تحت عنوان اصناف ( Guilds ) شناخته می شوند, قدمت زیادی در تاریخ تمدن جهان و ایران دارد.چرا که در گذشته در شکل گیری هر شهری, یکی از ارکان اصلی آن کسبه, اصناف و بازار بوده است. می توان اذعان داشت اصناف در قرون زیادی علاوه بر توزیع کالا و خدمات, تولید کننده اصلی کالاها و محصولات صنعتی و فرآوری کننده محصولات کشاورزی بوده اند. ضمن آن که این بخش همه ی فعالیتهای مرتبط بازنجیره تامین کالاها و خدمات را در فرآیند تولید تا ارائه کالاها به مصرف کننده نهایی , انجام می دادند.

 

بدین ترتیب در گذشته اصناف رکن اصلی اقتصاد کشورها به خصوص شهرها بوده اند. در آن دوران در شهرها , بخش های مختلفی به منظور تسهیل فعالیت های حیاتی شهرها در زمینه های گوناگون نظیر رساندن کالا , جریان پول, ارتباطات و اطلاعات تشکیل می شدکه تماماً تحت حاکمیت اصناف انجام می گرفت.

 

بر این اساس بخش عمده اصناف در هر شهری در حوالی یکی از پررفت و آمدترین دروازه های شهر تخت نام بازار تشکیل می شدند. گسترش این شبکه به طرف داخل شهر از سوی دروازه در امتداد راه اصلی تا مرکز شهر بوده است. همچنین تشکیل اجزای بازار و توسعه آن به تخصص اصلی شهر و میزان رشد اقتصادی و جمعیت آن وابسته بود.

 

تقسیم بندی فضای داخل بازار نیز به نحوی بود که اصناف تولید کننده و عرضه کننده یک کالا و یا یک خدمت در کنار هم قرار می گرفتند و هریک رسته ای را به خود اختصاص می دادند.

 

درهرحال ساختار و عملکرد اصناف در ایران تا اوایل قرن حاضر بصورت منطقی و مطلوب برنامه ریزی , طراحی و اجرا می گردید. در حال حاضر نیز بسیاری از بازارهای قدیمی شهرهای ایران, علاوه بر اینکه هنوز مرکز اصلی تجارت هستند, فضای مناسبی برای بازدید گردشگران خارجی و داخلی می باشند.

 

اما از آغاز دوره معاصر و در پی توسعه شهرها و تغییر الگوهای سکونت و شهر نشینی , این تشکل ها صورتی دیگر یافته است به طوری که موجب شده این بخش بخوبی نقش و جایگاه واقعی اش را در اقتصاد کشور انجام ندهد.

 

آنچه در ایران به عنوان اصناف شناخته می شوند, در سایر کشورها تحت عنوان بنگاه های بازرگانی عمده فروشی و خرده فروشی و همچنین بنگاه های کوچک و متوسط یا SME نامیده می شوند.

 

در ارتباط با بنگاه های بازرگانی در نظام توزیع کالاها و خدمات در سراسر جهان بایدتوجه داشت که این نظام باتوجه به روند فزاینده و رو به رشد جهانی شدن اقتصاد و تجارت, در حال تغییر و بازسازی خود همگام با تحولات جهانی می باشد. این تغییرات بنیانی , نه تنها قیمت کالاها و خدمات را متاثر نموده بلکه در حال تغییر ماهیت عرضه و تقاضادر داخل کشورها و متاثر ساختن تجارت بین المللی و حتی تهدید رقابت میان کالاها و خدمات تولیدی در کشورهای مختلف نیز می باشد.

 

تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند تا بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد، عبارت بود از برپایی و فعال نگهداشتن شرکت های بزرگ و به تبع آن دولتی شدن اغلب سازمان ها؛ و چنین هم استدلال می شد که هرچه این شرکت ها بزرگتر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می گردد.

 

اگرچه این تفکر طی چندین دهه رونق گرفت و برپایه آن شرکت های غول پیکری هم پدیدار شدند، ولی تحولات اخیر و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم گیری، و نیاز به تصمیم گیری های آنی موجب به وجود آمدن تغییرات اساسی درساختار این سازمان های غول پیکر گردیده است.

 

به همین جهت امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راه اندازی بنگاه های کوچک و متوسط در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب می شود و لزوم تغییر نقش دولت، توانمندسازی بخش خصوصی، رقابت پذیری اقتصاد و تعامل با قواعد جهانی سازی و… سیاستگذاریهای مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را جهت توسعه فعالیت های اقتصادی ضرورت میبخشد.

 

صنف چیست؟
طبق تعاریف موجود صِنف یا رَسته انجمنی است که از سوی گروهی از افراد دارای یک حرفه و پیشه تشکیل می‌شود تا از این راه به بهبود کیفیت و بالا بردن سطح کیفی مجموعه واحدها، در کنار تعیین تدابیری برای مقابله با تخلفات و همچنین انجام وظیفه اطلاع‌رسانی دربارهٔ اتفاقات حوزه‌های مرتبط با حرفه مورد نظر، یاری رساند.
یکی از ویژگیهای اساسی بازارها، تشکل بازاریان در انجمنهای صنفی، یعنی «اصناف» بوده‌ است. این انجمنها اصولاً به صاحبان حرفه‌ها تشکل می‌بخشند و دارای وظایف اجتماعی وسیعی نیز هستند.
توزیع کالاها نیز از جمله اصلی‌ترین مسوولیت‌هایی است که به‌عهدهٔ اصناف قرار می گیرد.

 

صنوف به چهار گروه عمده به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

صنوف تولیدی آن گروه از صنوفی که فعالیت‌ و خلاقیت‌های آن‌ها منجر به تغییر فیزیکی و یا شیمیایی مواد اولیه شده و منحصراً تولیدات خود را مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار مصرف‌کننده قرار می‌دهند، «صنف تولیدی» نامیده می‌شود؛

صنوف خدمات فنی آن دسته از صنوفی که فعالیت‌ آن‌ها منجر به رفع عیب و نقص یا مرمت و نگهداری کالا می‌گردد یا اشتغال به آن مستلزم داشتن صلاحیت فنی لازم می‌باشد، «صنف خدمات فنی» نامیده می‌شود؛

صنوف توزیعی آن دسته از صنوفی که صرفاً نسبت به عرضه کالا از محل واردات یا تولیدات داخلی اقدام می‌نمایند بدون آن ‌که در تولید کالا یا تغییر دادن کیفیت آن نقش داشته‌اند، «صنف توزیعی» نامیده می‌شود؛

صنوف خدماتی آن دسته از صنوفی که با فعالیت‌های خود قسمتی از نیازهای جامعه را تأمین نموده و این فعالیت در زمینه تبدیل مواد به فرآورده یا خدمات فنی نباشد، «صنف خدماتی» نامیده می‌شود (عیوض لو و ارباب، ۱۳۸۹: ۴).

 

فعالیت سه میلیون واحد صنفی در ایران
در کشور بیش از سه میلیون واحد صنفی وجود دارد که حدود 90 درصد شبکه توزیع را در اختیار گرفته و به عنوان بزرگ‌ترین تشکل مدنی به شمار می‌روند در چنین شرایطی قطعا توجه کافی به اصناف و حل مشکلات آنها می‌تواند منجر به حل مشکلات بخش قابل توجهی از جمعیت کشور شود.
اصناف در کشور حداقل 6.5 میلیون شغل ایجاد کرده‌اند که در صورت ایجاد شرایط لازم سالانه برای بهسازی، سرمایه در گردش و حل معضلات کسب و کار این بخش 200 تا 250 هزار شغل دیگر هم در این بخش ایجاد خواهد شد. بر همین اساس در کشوری که یکی از اولویت‌های اصلی آن ایجاد شغل محسوب می‌شود توجه به این بخش می‌تواند اهمیت بسزایی داشته باشد.

 

١٧ درصد تولید ناخالص ملی در واحدهای صنفی
طبق آمارهای ارائه شده اکنون حداقل 17 درصد تولید ناخالص ملی توسط اصناف مختلف صورت می‌گیرد.
علاوه بر این موضوعات، در حوزه تجارت بحث ورود غیررسمی کالا یا کالای قاچاق از دیگر مواردی است که طی این سالها لطمات زیادی برای تولید و اشتغال داخلی و فعالیت اصناف به همراه داشته و در مواردی باعث ورشکستگی و تعطیلی واحدها شده است این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که با احتساب اعضای خانواده، جمعیت اصناف کشور به ٢٠ تا ٢٥ میلیون نفر که حدود یک سوم جمعیت کل کشور می شود رسیده است.